تکپارتی‌ نامی

موضوع:کوالا‌ کوچولو

ویو‌ات

الان‌ دو‌ روزی‌ میشد‌ که‌ نامجون‌ بخاطر‌ این‌ که‌ یکی‌ از کتاب‌هاشو‌ نابود‌ کردم‌ باهام‌ قهره‌ خب‌ یکی‌ نیست‌ بگه‌ آخه‌ مرد‌ گنده هم‌ قهر‌ میکنه من باید
دوسال‌ ناز‌ بکشم‌،هوف‌ خب‌ بخیال‌ نامی‌ برام‌ خیلی‌ عزیزه‌ و‌ باید‌ یه‌ جوری‌ از دلش در بیارم
الان نامجون‌ خونه‌ نبود‌ و‌ رفتم‌ حاضر‌ بشم‌ برم‌ بیرون‌ حاضر‌ شدم‌ رفتم‌ چندتا‌ مغازه‌ کتاب‌ فروشی
و‌ چندتا‌ کتابه‌ علمی،تخیلی‌ گرفتم‌ و‌ رفتم‌ خونه
یکم‌ استراحت‌ کردم‌ که‌ نامی‌ از‌ کمپانی‌ اومد‌ و‌‌
رفت‌ لباسشو‌ عوض‌ کرد‌ و اومد‌ روی‌ مبل جلوی تلوزیون نشست
و‌ چون‌ کمپانی‌ ناهار‌ خورده‌ بود‌ منم‌‌ ناهار‌ نخوردم
و‌ منم‌ رفتم‌ کنارش‌ نشستن

ات:خب‌ نامی‌ کوچولی‌ ما‌ هنوز‌‌‌ قهره؟
نامی:.......
ات:باشه‌ لازم‌ نبود‌ چیزی‌ بگی‌ خودم‌ فهمیدم
میگم‌ اگه‌ یه‌ چیز‌‌ برات‌ بگیرم‌ آشتی‌ میکنی؟

نامی:بستگی‌ داره‌ چی‌ باشه‌

ات:یه‌ چیز‌ خیلی‌ خوبه

نامی:حالا‌ ببینم‌ چی‌ میشه

(ات:با این حرفش‌ رفتم‌ کتابارو‌ آوردم)
ات:با‌ اینا‌ آشتی‌ میکنی‌ (دادن‌ کتابا‌ به نامی)

نامی:وای‌ چجوری‌ من‌ خیلی‌ دنبال‌ اینا‌ گشتم(ذوق)
ات:حالا‌ آشتی؟

نامی:(اشاره‌ به لپ)بوس
(ات‌ لپ‌ نامی‌ رو‌ بوسید)

نامی‌ ات‌ رو‌ بغل‌ کرد‌ و‌ فشار‌ داد
ات‌ :وای‌ نامی‌ دارم‌ له‌ میشم
نامی‌ ات‌ رو‌ از‌ بغلش‌ بیرون‌ آورد
ات:خب‌ نگفتی‌ آشتی؟
نامی:آره(لبخند‌ چالگونه‌ای)
ات:هیچ‌ وقت‌ قهر‌ نکن‌ کوالا‌ کوچولو...💜💫
(💜کیسسسسس💜)
دیدگاه ها (۰)

ولی‌ صدای‌ هردوشون‌ با این آهنگ:🛐🛐💜💫

عممممممممم😐😂💜

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۳۰

دیدار اول ..

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط